جدول جو
جدول جو

معنی استوه شدن - جستجوی لغت در جدول جو

استوه شدن
درمانده شدن، برای مثال ز بس کآن سپه کوه تا کوه شد / ز انبوه او کوه استوه شد (فردوسی - لغت نامه - استوه) استوه گشتن
تصویری از استوه شدن
تصویر استوه شدن
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استوه گشتن
تصویر استوه گشتن
درمانده شدن، برای مثال ز بس کآن سپه کوه تا کوه شد / ز انبوه او کوه استوه شد (فردوسی - لغت نامه - استوه)، استوه شدن
فرهنگ فارسی عمید
(رَ / رِ دَ کَ دَ)
بستوه شدن. بجان آمدن. بتنگ آمدن. عاجز شدن. ناتوان شدن:
همی رفت گشتاسب تا پیش کوه
یکی نعره زد کاژدها شد ستوه.
فردوسی.
هم اندر زمان تندبادی ز کوه
بر آمد که شد نامور زآن ستوه.
فردوسی.
ولی رسمی میکردند تا رعیت بستوه شد و بفریاد آمدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 438). و هر دو لشکر ستوه شدند پس صلح کردند. (فارسنامۀ ابن البلخی). الیاس ستوه شد و بر ایشان دعا کرد و پنهان شد. (مجمل التواریخ).
چو زنگی شد از جنگ خسرو ستوه
بدو گفت خورشید شد سوی کوه.
نظامی.
پای مسکین پیاده چند رود
کز تحمل ستوه شد بختی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ مَ دَ)
توصیف گردیدن
لغت نامه دهخدا
بی خرد شدن بی خرد شدن سبک عقل گردیدن: معتوه شد از جستن معشوق سنایی خود در دو جهان سوخته بی عتهی کو ک (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخته شدن
تصویر اخته شدن
خصی شدن بی خایه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استو شدن
تصویر استو شدن
معترف شدن اعتراف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسته شدن
تصویر بسته شدن
بسته گردیدن بسته گشتن، یا بسته شدن عذر زن. بپایان رسیدن عذر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسته شدن
تصویر کاسته شدن
نقصان پذیرفتن کاهیدن، زیان یافتن ضرر دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستوه شدن
تصویر ستوه شدن
خسته شدن درمانده شدن، ملول گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
ماهر شدن بدرجه استادی و مهارت رسیدن حاذق گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استوار شدن
تصویر استوار شدن
محکم شدن ثابت شدن استحکام پذیرفتن راسخ شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خستو شدن
تصویر خستو شدن
اذعان داشتن، اعتراف کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
تصبح على درجة الماجستير
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
Master
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
maîtriser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
習得する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
ماہر بننا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
দক্ষ হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
bobea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
ustalaşmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
숙달하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
menguasai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
לשלוט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
विशेषज्ञ होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
เชี่ยวชาญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
beheersen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
padroneggiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
dominar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
精通
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
opanować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
опановувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
meistern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
овладевать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از استاد شدن
تصویر استاد شدن
dominar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی